یاس کبود

  • خانه
  • تماس  
  • ورود 

متاًهل ها بخوانند

06 دی 1395 توسط فاطمه امیدعلی

زن، زندگیـست
و
مـرد، امنیت
و چه خوب می شود وقتی
مـردی تمامِ مردانگیش را
خـرجِ
امنیتِ زندگیـش کُند
و چه زیبـا می شود وقتی
زنی تمامِ زندگیش را
خرجِ
غرورِ امنیتش کُند

چند توصیه از حجتــ الاسلام قرائتی به زوج های جوان

خانم عزیز :
♡ به شوهرت افتخار کن.
♡ کسی را با او مقایسه نکن.
♡ اقتدار و غرور او را نشکن.
♡ دلبری و فریبایی و طنازی پیشه کن و در خواست هاتو با ناز و دلبری برآورده کن.
♡ پناهگاه شوهرت باش تا فقط به تو پناهنده بشه.
♡ هیچگاه بدون آرایش مقابل شوهرت نشین.
♡ لبخند قشنگت را در هیچ شرایطی با اخم معاوضه نکن.
♡ برای شوهرت هدیه بخر و همیشه روزای خاص زندگی تو جشن بگیر.
♡ وقتی وارد خونه می شه، به پیشوازش برو. دستشو بگیر. بِزار روی صورتت.
♡ وقتی غذا رو سر سفره می ذاری به او بگو : نمی دونم خوشت میاد یا نه ؟!
آقای عزیز:
❤ واژه « دوست داشتن »را فقط برای او هزینه کن!
❤ از عشقت برای او هزینه کن ، نه فقط از ثروتت!
❤ زیبایی همسرت را ستایش کن!
❤ از دست پختش تعریف کن !
❤ اقتدار و صلابت را جایگزین خشونت کن!
❤ هر وقت بهت شک کرد ، با صداقت و مهربانی مطمئنش کن!
❤ اگه گفت : دلم گرفته تو این خونه !
بگو : در اولین فرصت روی دوشم سوارت می کنم تو آسمونا میگردونمت !
❤ اگه گریه کرد ، خیلی دستپاچه نشو ! فقط نوازشش کن!
❤ اگه گفت : از دست بچه ها خسته شدم !
بگو : بهت حق می دم ! تو خیلی صبوری ! ازت متشکرم !
❤ اگه باهات قهر کرد ! بگو : قهرت هم مثل مهرت قشنگه !

 نظر دهید »

کاش منم بشم

06 دی 1395 توسط فاطمه امیدعلی

به یاد آنهایـــی که جز استخوانهایشـــان چیزی از جسمشان نمانـــده اما عظمت
و شکـــوه غیرت و روحشان عالــــم را فرا گرفته
باز هم همان جملـــه …
♥شهـــدا شــــرمنده ایــــم♥

 نظر دهید »

گفتگو با خدا

04 دی 1395 توسط فاطمه امیدعلی

 

گفتگوباخدا

 

خداوند، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است
تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جست و جو کنیم . . .

 

خدایا دل مرا آنقدر صاف بگردان
تا قبل از پایین آمدن دستم دعایم مستجاب گردد . . .

 

خدایا ، کمک کن دیرتر برنجم ، زودتر ببخشم ، کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم . . .

 

خود را ارزان نفروشیم
درفروشگاه بزرگ هستی روی قلب انسان نوشته اند
قیمت = خدا

 

خداوندا
از پاداش، معافم کن
از بخشش، نا امیدم کن
از بهشت، مایوسم کن
تا هرچه می کنم به سودای انعام تو نباشد . . .

 

امروز از دیروز به مرگ نزدیک تریم به خدا چطور . . . ؟

 

خداوندا
اگر داشتن، ذلیل داشتنم میکند
ندارم کن
اگر کاشتن، اسیر چیدنم میکند
بیکارم کن

 

خــــدایا
همه از تو می خواهند ، بدهی
من از تو می خواهم ، بگیری
خـــــدایا
این همه حس دلتنگی را از من بگیر . . .

 

خدا را دوست بدارید
حداقلش این است که یکی را دوست دارید که روزی به او می رسید . . .


اگر از خدا بپرسید کیستی؟ در جواب ?ما? را معرفی خواهد کرد!

ما بهترین معرف خداییم، آیا اگر از ما بپرسند کیستی؟ خدا را معرفی خواهیم کرد؟

 

خدایا !

خدایا چگونه تو را بخوانم درحالی که من، من هستم
(با این همه گناه ومعصیت)
و چگونه از رحمت تو نا امید شوم درحالی که تو، تو هستی
(با آن همه لطف ورحمت)
خدایا تو آنچنانی که من می خواهم
مرا نیز چنان کن که تومی خواهی


 نظر دهید »

با خدا شاد باش

04 دی 1395 توسط فاطمه امیدعلی

ناراحت نباش

دیروز هم ناراحت بودی سودی نداشت

هزار بار هم که ناراحت باشی باز هم سودی ندارد

پس با خدا شاد باش

 نظر دهید »

میلاد مسیح

04 دی 1395 توسط فاطمه امیدعلی

حضرت عیسی(ع) در قرآن

این تردید‌ها در حالی از سوی غربیان مطرح می‌شود، که در دین اسلام و قرآن، کتاب مقدس مسلمانان مسأله تولد ایشان اگر چه با نگاهی دیگر مطرح شده و مورد تأیید قرار گرفته است.

در این کتاب( قرآن ) سرگذشت مریم را یاد کن، آن گاه که براى عبادت از کسان خود کناره گرفت و به نقطه اى در شرق مسجد رفت و در برابر آنان پرده اى افکند.

در این هنگام، ما روح خود، جبرئیل را به سوى او فرستادیم و جبرئیل در نظر او به صورت انسانى با اندام معتدل نمایان شد.

مریم دهشت زده گفت: من از تو به خداوند رحمان پناه مى برم اگر پرهیزگار باشى.

جبرئیل گفت: من بشر نیستم، بلکه فرستاده پروردگار توام; آمده ام تا پسرى به تو ببخشم که از رشدى شایسته برخوردار باشد.

مریم گفت: چگونه مرا پسرى باشد در حالى که هیچ بشرى با من تماس نداشته است و بدکاره نیز نبوده ام؟

جبرئیل گفت: واقعیّت همان است که به تو گفتم. پروردگارت فرموده است که این کار بر من آسان است. ما این گونه به تو فرزندى مى‌دهیم تا آنچه باید انجام گیرد و تا او را براى مردم نشانه‌اى قرار دهیم و از جانب خود او را مایه رحمتى گردانیم، و آفرینش او بدین صورت کارى حتمى است.

پس مریم به عیسى باردار شد و با حمل خود از خانواده اش کناره گرفت و به مکانى دور رهسپار گشت. تا این که درد زایمان او را به سوى تنه خشکیده درخت خرمایى که در آنجا بود کشانید. گفت: اى کاش، پیش از این مرده بودم و به قدرى ناچیز بودم که مرا به فراموشى مى سپردند.

پس عیسى مادرش را از زیر پاى او ندا داد که: اندوهگین مباش؛ همانا پروردگار تو زیر پایت جوى آبى پدید آورده است.

ساقه درخت خرما را به طرف خود تکان ده که خرمایى تازه بر تو فرو مى ریزاند.

پس، از آن خرماى تازه بخور و از این جوى آب بنوش و بر موهبتى که خدا به تو داده است شادمان باش و اگر از آدمیان کسى را دیدى که بر تو ایراد مى گیرد، من پاسخ او را خواهم داد، تو قصد روزه کن و بگو : من براى خداى رحمان روزه سکوت نذر کرده ام، از این رو امروز با هیچ انسانى سخن نمى گویم.

آن گاه مریم کودک خود را در حالى که او را حمل مى کرد نزد قومش آورْد. قوم او گفتند : اى مریم، به راستى گناهى بزرگ که از تو بعید مى نمود، انجام داده اى.

اى خواهر هارون، پدرت مرد بدى نبود و مادرت نیز بدکاره نبود.

مریم به کودکش اشاره کرد که از او سؤال کنید. آنان گفتند: چگونه با کسى که کودکى در گهواره است سخن بگوییم ؟

عیسى گفت: من بنده خدایم. خدا به من کتاب آسمانى داده و مرا پیامبر گردانیده است.

و مرا هر جا که باشم مایه برکت قرار داده، و تا زنده ام مرا به نماز و زکات سفارش کرده است.

و مقرّر داشته است که به مادرم نیکوکار باشم و مرا زورگو و پندناپذیر قرار نداده است.

و از روزى که زاده شدم، قرین سلامت و از آفت ها پیراسته بودم، و به هنگام مرگم و در عالم برزخ نیز گزندى نخواهم دید، و روزى که زنده برانگیخته مى شوم نیز رنجى به من نخواهد رسید.

«اى پیامبر» این است عیسى پسر مریم و این هم ماجراى اوست.

من سخن به راستى و درستى مى گویم. این است حقیقت آن کسى که درباره وى تردید مى کنند.

عیسى فرزند خدا نیست، چرا که خدا را نسزد که فرزندى برگیرد. او از این که نیازمند فرزند باشد منزّه است. چگونه به فرزند نیاز داشته باشد و حال آن که چون کارى را مقرّر کند، جز این نیست که به آن مى گوید : باش، و آن پدید مى آید.

آن گاه عیسى در ادامه سخنانش گفت: به یقین، خدا پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستید. این است راه راست و درست.

پس کسانى که عیسى به سوى آنان فرستاده شد، به چند گروه تقسیم شدند و درباره او اختلاف کردند؛ گروهى به او کفر ورزیدند و گروهى او را خدا خواندند ـ این دو گروه همه کافر بودند ـ و گروهى راه اعتدال را پیمودند.

پس واى بر کافران از دیدار روزى بزرگ! روزى که آنان نزد ما مى آیند چقدر شنوا و بینایند، ولى آن روز ستمکاران در گمراهى آشکارى قرار دارند و ظهور حقیقت براى آنان هدایتى را در پى ندارد و آنان را به سعادت نمى رساند (قرآن کریم،‌ سوره مریم، آیات 15 تا 38، ‌ترجمه تفسیر المیزان./919/ی 702/ن).

محمد هاشم نعمت الهی

 نظر دهید »
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

یاس کبود

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس